مکاشفه گاه نوشتهای دانشجوی دانشگاه المهدی عج

بسم الله

سلام برمهدی فاطمه عج

زندگی مردان بزرگ،دانشگاه زندگی است.

ماه رمضان به پایان رسید و عیدفطری دیگربی ظهورمولابرماگذشت!دوستان عیدتان مبارک

امیدآنکه با درسهایی که ازرمضان گرفتیم بتوانیم به درستی راه راادامه دهیم و دل مولایمان رانیزشادنمائیم.

درآغاز سال تحصیلی قرارگرفته ایم فرصت راغنیمت شمرده وخاطره ای ازمرحوم استاد آیت الله شیخ هاشم قزوینی برایتان ذکرمی نمایم .باشد که همیشه احترام متقابل بین استادو شاگرد حفظ شود وقدرشان رابدانیم.

درابتدا به توصیفی که مقام معظم رهبری درمورد استادوارسته  خویش نموده اند اکتفامی کنم:

"مرحوم آقاشیخ هاشم بسیاربرای ما محبوب بود.عالمی بود بسیارسنگین،متین،خوش بیان،اهل معنی و زاهد وبی اعتنابه دنیا،درعین حال بسیارروشنفکر.آن زمان که اهل علم،اهل روزنامه خوانی و مجله خوانی و این چیزهانبودند ایشان مرتباً مجلات مختلف رامی گرفت ودرجیبش می گذاشت،بطوری که کاملاً دیده شود وبا آن محاسن سفید خیلی مرد بزرگی بود."

استاد حاج شیخ هاشم قزوینی فقیه زمان شناس بودوبر شاگردان خود تاثیر مثبت اخلاقی  داشت .وشاگردان  بااخلاق و بزرگی رانیز تربیت وتحویل جامعه نمود.که هرکدام ازاستاد خویش به نیکویی نیزیادمی نمایند.وی عاشق اهلبیت علیه السلام  وسرشارازاحساس و عاطفه نسبت به 14 معصوم (ع) بود.

هربخش ازخاطرات ایشان بگونه ای درس اموز علم دوستان وحوزویان و دانشگاهیان است. 

این خاطره :استادی که شاگردشد

برکرسی درس نشسته بود.مدرس شلوغ بود وطلاب زیادی به درس حاضرمی شدند.درسش پررونق بود.

تازه واردی ناشناس واردمدرس شد،برگوشه ای نشست،درمیانه درس اشکالی مطرح کرد واستاد جواب گفت:درس تمام شد.فردا،دوباره تازه وارد شروع به سئوال کردن واشکال گرفتن کرد وبازاستاد پاسخ گفت:درس تمام شد.

چندروزی بدین گونه گذشت واین شاگرد تازه وارد به نقد وخرده گیری می پرداخت.پس ازچندروز،استادازکرسی درس پایین آمد ودست مستشکل ناشناس راگرفت وبرکرسی تدریس نشاند وگفت:شمابه این مقام شایسته ترهستید،شمادرس بدهید ،وماشاگردی می کنیم.این مستشکل ناشناس آیت الله میرزامهدی اصفهانی بود که حضرت استاد،پس ازشناخت مقام علمی ایشان،تدریس راتعطیل کردوسالها به شاگردی ایشان پرداخت ودیگران رانیز به شاگردی ایشان تشویق کرد.اینگونه شد که جای استادو شاگرد عوض شد.