سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مکاشفه گاه نوشتهای دانشجوی دانشگاه المهدی عج

شهریور 90 - مکاشفه گاه نوشتهای دانشجوی دانشگاه المهدی عج

دانشجوی دانشگاه المهدی (عج)
مکاشفه گاه نوشتهای دانشجوی دانشگاه المهدی عج

ملکوت را ببین...وقت تنگ است....

 

بنام خدا

ملکوت را ببین...وقت تنگ است.... 
 


گوش کن صدای زمین را می شنوی؟ با تو حرف میزند. در ملکوت با تو حرف می زند. ولی گوش من و تو کجا و پیامبر خاتم کجا؟!

وقتی که سنگ ریزه ای در کف دست آن سَروَر با او سخن گفت و یا زمانی که موسی عصایش را انداخت تا اژدهایی شود، کفر ساحران را ببلعد؛ و یا آن هنگامه که مرغ عیسی زنده شد. می دانستی این ملکوت آنها بوده که به دست انبیا و به اذن خدا ظاهر شده؟

چه می کنی، چه حالی می شوی اگر بگویم(من خود در حال آموختن از حیرتم هستم) چه می کنی که بگویم، وقتی سنگ ملکوت دارد، چرا به این نرسیدیم که ماه ها، روزها و ثانیه ها هم ملکوت دارند،‌ صورت دارند، زنده اند، با تو حرف می زنند، از تو دلگیر می شوند، به تو احسنت می گویند، لعنت می کنند، دعایت  می کنند یا لحظه ای به تو لبخند می زنند و تو قلبت را روشن تر از خورشید حس می کنی.

ببخش دوست من که این غم نامه، این آگاهی نامه طولانی است، ولی تا آخرش با دل من، با دل خودت همراه شو. بشنو....

و امشب یا فردا که روزهای آخر خوشی های روح ماست(هرچند که غافل بوده باشیم) وقتی این شب ها دعای وداع می خوانیم از روی بیکاری، چه می بینیم؟ آیا جز صحبت با رفیقی است که عاشقانه نگاهمان می کرد و من یا تو آن را تنها باری بر دوشمان می دانستیم؟!!

وای که چه غفلتی کردیم، وای که چه شیرین بود هم نشینی با کریم ترین  موجود ملکوتی و ما سفره ی تنهایی خودمان را بیشتر پسندیدیم!!!!؟

حال که وقت وداع است، این بار باید صادق بود؛ همچون نور صادق بود. و بگو «سلام بر تو ای رفیق که تا بودی، قدرت ارجمند بوده و چون رفتی، فراقت ناپسند شد.»

که اگر در چشمانش نگریستی و صادق نبودی به تو پاسخ می گوید:« آیا از آنچه می گویی شرم نمی کنی؛ ‌زیرا تو راضی به محبت من نبودی و همسایگی من بر تو گران بود. تو به آنچه من از خیرات و تُحَف و هدایا برای تو آوردم بی اعتنایی کردی و مرا با شوق و رغبت پیشواز نکردی و با امن و محبت با من مُصاحبت ننمودی؛ بلکه شایق و مشتاق به رفتن من و خواهان مُفارقت از من بودی.  آنگه اگر پروردگارت در جواب مناجات از تو رو برگرداند و ترا بنگرد ، که در حضرت قدس او با کذب و دروغ سخن می گویی حالتت چگونه خواهد بود ای بدبخت بینوا؟؟!!!!»

پس خالص شو، به خود می گویم: ای روح ،‌ ای تن، خالص شو . در این آخرین دم، در این آخرین نگاه خالص شو و به پشیمانی حقیقی و صادقانه و مهیا گشتن خالصانه، این بیماری غفلت و جهالت را درمان کن و تواضع و تلَطُف و فروتنی عرضه بدار و بخوان مناجات وداع را و مراقب باش که ماه را به صدق در انابه خاتمه دهی.

تا شاید این رفیق تا ضیافت بعد دستت را رها نکند و خود، اشک هایت را با دست استجابت از گونه ات پاک کند.

هر وقت دلت درخشید، مرا هم دعا کن.

التماس دعا

-تلخیص شده از ترجمه ی «المراقبات»-




تاریخ : یکشنبه 90/6/6 | 8:11 عصر | نویسنده : دانشجوی دانشگاه المهدی (عج) | نظر

روزقدس

بنام خدا

امام خمینی (ره) : روز قدس روز حیات اسلام است


اللهم عجل لولیک الفرج



تاریخ : جمعه 90/6/4 | 3:19 صبح | نویسنده : دانشجوی دانشگاه المهدی (عج) | نظر
<< مطالب جدیدتر        


.: Weblog Themes By Slide Skin:.