سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مکاشفه گاه نوشتهای دانشجوی دانشگاه المهدی عج

معرفت یافتگان - مکاشفه گاه نوشتهای دانشجوی دانشگاه المهدی عج

دانشجوی دانشگاه المهدی (عج)
مکاشفه گاه نوشتهای دانشجوی دانشگاه المهدی عج

معرفت یافتگان

بسم الله

معرفت پیشین از پیشینه شریک زندگى


جناب حجة الاسلام اعتمادیان فرمود:
در روزگارى که قصد ازدواج داشتم مادرم به خواستگارى دختران بسیارى رفت و مرا نیز به

زحمت و حیرت فراوان انداخت . روزى مادرم به من دخترى را - که خانه اش در کوچه اى

 قرار داشت که من اصلا از آن کوچه خوشم نمى آمد - معرفى کرد، من نیز بلافاصله آن

دختر را رد کردم ، در حالى که شناختى از او نداشتم .
اتفاقا ساعاتى بعد در جلسه اى که به مناسبت ازدواج یکى از بستگان آیة الله صافى

 اصفهانى برقرار شده بود، حضور پیدا کردم . آیة الله سید عبدالکریم کشمیرى نیز

در آن جلسه حضور داشت . من جلسه را با اشعار بسیار زیبایى پیرامون حضرت

 امیرالمومنین على (علیه السلام) به اوج شادابى و فرح معنوى رساندم .

 مرحوم کشمیرى سخت از این اشعار خوشش آمده بود.
پس از پایان جلسه ، به نزدش رسیدم ، تا استخاره اى بگیرم ، شاید براى آن

پاسخ نامناسبى که به مادرم در مورد معرفى دختر مذکور داده بودم ، بد آمدن

 استخاره را بهانه کنم . وقتى از او تقاضاى استخاره اى کردم ، ایشان استخاره اى

 را با قرآن گرفت که حدودا ده دقیقه طول کشید، ولى فرمود:
استخاره شما مربوط به نکاح (ازدواج) نیست ؟
وقتى پاسخ را مثبت شنید، بلافاصله فرمود: دخترى را که در مورد او استخاره

 گرفته اى ، علویه است ، مى خواهى اسم آن دختر را برایت بگویم

 و بعد اسم او را نیز گفت .

من تا آن لحظه نمى دانستم آن دختر علویه است ، نام آن دختر را نیز

 نمى دانستم . وقتى به خانه آمدم و از خواهر و مادرم پرسیدم که

 آیا این دختر علویه است ، آنها نیز اظهار بى اطلاعى کردند. وقتى پاسخ را

 مثبت گفتم ، آنان بسیار خوشحال شده ، به خانه آن دختر جهت انجام مراسم

 خواستگارى رفتند. در همان دقایق اول متوجه مى شوند که آن دختر،

علویه است و نام او نیز همان نامى است که مرحوم کشمیرى بیان کرده بود. (1)

 

پاورقی

 

1- برخى بر این پندارند که بیانات شارع دینى تنها در محدوده بیانات اخلاقى

و حداکثر احکام دینى است و معارفى بیش از اخلاق و احکام دینى وجود ندارد

 و یا لازم نیست تا شارع دینى آن را بیان دارد، در حالى که اطلاق بیانى آیه شریفه :
قرآن کریم : ...لا رطب و لایاءبس الا فى کتاب مبین .
خدا در قرآن مى فرماید: (( و هیچ خشک و ترى نیست جز آنکه در کتاب قرآن

 مسطور است . )) (سوره انعام ، آیه 59.)
- آن هم با توجه به واژه مبین - به صراحت گویاى این واقعیت است که هر چیزى

را از بزرگترین حقایق هستى تا کوچکترین و ریزترین آن را مى توان از کتاب دینى

 برداشت کرد. آنان میان (( انتظار )) از دین و بیانات شارع دینى ، تساوى برقرار

کرده اند، در حالى که دین نه تنها انتظارات را برآورده مى سازد، بلکه هر چه را

که بشر به آن نیازمند است و حس کنجکاوى اش او را بدان سو مى کشد،

نیز از سوى شارع دینى قابل بیان مى باشد. قابلیت بیانات شارع دینى در عرضه

علوم و حقایق ، غیر از انتظار از دین است . آنچه کاملا روشن است ، بیانات

شارع نسبت به احکام رفتارى و اصول اخلاقى و معارف عقلى و عقلایى است ،

 ولى وجود بسیارى از بیانات ناپیداى تاءویلى و تفسیرى قرآن که از سوى ائمه

 (علیهم السلام) بدان اشارت رفته است ، گویاى آن است که شارع محوریت

 در بیان را، میزان توان و برد ادراکى معرفتى بشر قرار داده است . عرضه انتظارات

، از سوى دین ، دین را منت آور نمى کند؛ چرا که وظیفه شارع دینى بیان انتظارات

 بشر براى هدایت و ارشاد به سوى سعادتمندى است .
 آنچه را که دین را دین برتر و کتاب الهى را کتاب ابدى

 مى کند، بیانات مافوق انتظارات زمانى بشر است که او را براى تمامى زمانها

و مکانها تامین مى کند. اگر کل هستى در تسخیر آدمیان است ؛ و اگر لازمه

 تسخیر، ارتباط تمام حقایق وجود با آدمیان است ؛ و اگر ارتباط، تکلیف ساز

 و حساسیت ساز است ؛ و اگر دین باید به حساسیت ها و تکلیف ها

پاسخگو باشد، پس دین باید تمامى معارف مرتبط به انسانها را مورد نقد و

 نظر قرار دهد، منتها باید توجه داشت که :
الف) عقل بشر توانایى لازم را براى درک و فهم علوم و فنون بطور مستقیم

 از قرآن ندارد؛ زیرا بیانات ظاهرى قرآن در حیطه بیان وظایف اصلى مردمان

 است ، در حالى که کشف تاءویلات و معانى بطونى قرآن تنها از آن لایق

 مردان و مخاطبان اصلى آن است :
قال الصادق (علیه السلام): انما یعرف القرآن من خوطب به .
حضرت امام صادق (علیه السلام) مى فرماید: (( قرآن را فقط مخاطبان

 آن مى شناسند. )) (بحارالانوار، ج 24، ص 237.)
ب) دین مورد نظر، تشیع علوى است ، بنابراین همه مسالکى که داعیه دینى

 بودن را دارایند، باید خود را پاسخگوى نیازها بدانند - که نه مى دانند و نه مى توانند -

پس آنها مسالکى بیش نیستند، دین ، مکتب الهى است و در مکتب الهى تامین

نیازها و انتظارات شرط مقوم است .
ج) آنچه را که اکنون از دوران غیبت به دست ما رسیده است ، جزئى از دریاى

 عظیم معارف اهل البیت (علیهم السلام) بوده که براى بشر امروز به ودیعه

نهاده شده است ؛ که متاءسفانه به دلیل فشارهاى سیاسى و یا کاهلى

 برخى از اصحاب ، بشر امروز از کسب کامل فیض ‍ مرحوم مانده است .

ولو آنچه را که امروز نیز به دستش رسیده است ، براى زندگى کنونى اش

 تا پایان دوران غیبت نیز کافى است .
و) بیانات شارع دینى تنها نیازهاى کلان بشر را هدف قرار نمى دهد، بلکه با

 تک تک انسانها نیز سخن مى گوید. دین ، مکتب اجتماعى صرف نیست ؛

دین مکتب انسان ساز است و انسانها صرفا با دید کلان هدایت شدنى نیستند؛

اگر تک تک انسانها در دستگاه ربوبى مورد بازخواست واقع شده و هر یک

به تنهایى مورد سوال و نظارت دقیق ملائک خداوند مى باشند، پس باید

 هدایتشان نیز به صورت انحصارى و مطابق با ذوق و استعدادهاى هر یک

 از آنها باشد. به همین خاطر است که گاه بیان یک روایت براى فردى

 هدایت ساز است و براى دیگرى نیست با اینکه هر دو انسانند و

در وجوه بسیارى با یکدیگر اشتراک دارند.
ه) بیانات شارع دین از براى تک تک انسانها در دوران حضور و ظهور ائمه

(علیهم السلام) امرى کاملا طبیعى است و مطابق با اقتضاء و جوهره ذاتى

 دین است ولى در دوران غیبت بشر بطور کلى و - نه موردى - از هدایت تک

به تکى محروم است ولو معارف به ودیعه نهاده شده فعلى در حوزوات دینى

 اگر درست و منطقى عرضه شوند هر یک توانایى ارشاد و هدایت تک به تکى

 را دارایند. بگذریم از این که در هر دوره از دوران هاى تاریخ غیبت ، اولیاء خداوند

 در حوزوات دینى و یا در سطح کلان جامعه از سوى اهل البیت (علیهم السلام)

گمارده مى شوند، تا در صورتى که فردى با وجود لیاقت و استعداد هدایت ،

از طریق کلان و یا به دست افراد عادى ارشاد و هدایت نشوند. آنان ماءموریت

مى یابند تا این وظیفه را به صورت هدایت تک به تکى انجام دهند.

اساسا وظیفه اصلى اولیاء خداوندى در درون جامعه دینى ارشاد افراد خاص

 از طریق کاملا پیچیده و غیر قانونمند عرفى است .
گ) در دوران معاصر، مرحوم کشمیرى یکى از همان اولیاء خداوندى بود.

او با بیان غیبى بسیارى از حقایق گاه با استفاده از قرآن و گاه با دیدن حقایق

 پنهان ، (( دین )) را و هدایت و ارشاد را عرضه مى کرد و این وظیفه را براى

 خواستاران به خوبى انجام مى داد. او برخى را از راه قرآن و بعضى دیگر را با

 کنار زدن حقایق پشت پرده ارشاد مى کرد، که حادثه فوق از جمله حوادث عادى

 زندگى مرحوم کشمیرى است . آرى ! او این توان را داشت که با دیدن آیات گویا

و نورانى قرآن ، حقایق ناپیداى آینده یک شخص را از میان میلیاردها انسان و

حوادث مربوط به آنها کشف کند. آنگاه حقیقت را نشان دهد، تا زندگى سعادتمندانه

آنان را از طریق ارشاد جزء به جزء شکل بخشد.
اشارات :
1.تاءثیر اظهار ارادت به خاندان اهل البیت (علیهم السلام) در

 معرفت راه مورد نیاز آینده .
2. پیدایش معارف تاءویلى قرآن از راه مشاوره با روحانیت مرتبط

با اهل البیت (علیهم السلام.)
3. نقش بى تردید استخاره در هدایت و ارشاد تک تک انسانها

در زندگى فردى و اجتماعى آنان
4. وجود تمام حقایق مربوط به انسانها در کتاب و شریعت دینى .
5. حل شدن بسیارى از مشکلات شخصى از راه اظهارات به خاندان وحى .
6. تناسب جوهرى شیعیان با اهل البیت (علیهم السلام).

 




تاریخ : شنبه 88/1/1 | 12:0 صبح | نویسنده : دانشجوی دانشگاه المهدی (عج) | نظر
.: Weblog Themes By Slide Skin:.