به نام خدا
حرف اول:سلام برامامان بقیع
آنانکه مرید چهارده معصومند
همواره به جرم عاشقی ، محکومند
این طایفه ، سرنوشتشان معلوم است
یا کشته تیغ عشق یا مسمومند
سالروز تخریب مزارائمه مظلوم دربقیع توسط وهابیون ازخدابی خبرراتسلیت عرض می نمایم.
حرف دوم:بازکن پنجره راپاییز آمده است بشنوآوازخزان را
پاییز که ازراه میرسه من رابه یاد پدربزرگ و مادربزرگ و دوستان دوران مدرسه ام می اندازه عجیب دلم برای همشون تنگ میشه.خیلی دوست دارم توی این فصل دچارتغییرو تحول جدید بشم و اخلاقم بهترازگذشته بشه وباچشم بصیرت همه زیباییهای خدارابهترببینم.چشم می بندی وبازمی کنی،هزارویک اتفاق می افتد.گویی همه اتفاقات منتظر یک چشم برهم زدن مابوده،مثل گذشتن لحظه ها،تغییرمتوالی شب و روز، ازدواج دوستان وازهمه مهمتر تغییر فصلها،گاهی اندیشیدن به این موضوع وتفکر درمورد بهار وتابستون و پاییز و زمستون ودقت درتغییرات ظاهری اطرافیان آدمی راسخت درگیرنظم و نظام هستی وقدرت خداوند بی همتا می کنه که این درگیرشدن وتفکر پایه گذار خودسازی می شه.درآستانه فصل پاییز فصل بهارعاشقان و شاعران وادیبان وعارفان ودگرگونی طبیعت وبهتربگویم درآستانه بهاررنگها قدم زدن درکوچه پس کوچه ها وبلواروخیابونها وپارکهای تزیین شده باگل ودرخت شوروشوق وصف نشدنی رادردل و جانمون می اندازه.دیدن رنگ های زرد و نارنجی وسبزوقهوه ای،افتادن برگها ازشاخه،صدای قارقار کلاغهای پیام رسون،تغییر پوشش عابران وصدای خردشدن برگهای ترد درزیر پاهای رهگذران یادآوری درسهای زمان دبستان درتجلی زیبای رنگها زیبایی کوچه پس کوچه های شهرمون را صدچندان کرده.هرچند دیدن عریان بوته ها ودرختان گاهی باعث دلگیری وظهور اندوه می شه،اما پاییز بهاررنگهاست و شگفتی خلقت برای تفکر انسان هست.تفکر دراینکه باچشم برهم زدنی همین برگهای سبز وزیبا به برگهای خشک و زرد تبدیل شده وزیرپاهای بی تفاوت مارهگذران به خاک تبدیل میشه.پس جوانی وشادابی همیشگی نیست،مثل همین برگها روزگار کوتاهی داره وباچشم برهم زدنی پیری و ناتوانی گریبان گیرهمه ماها خواهدشد.پس ساده ازکنارپاییز نگذریم .بیایید به جای غصه خوردن و اندوه نماد قدرت خدارابادید دیگری به تماشا بنشینیم،بیایید باتمام وجود به فریاد برگها گوش بدیم وباگوش جانمون آواز خزان رابشنویم و یه باردیگه بگوئیم خدایا دوستت داریم.خیلی زیاد...
حرف آخر:صدایش کن تا عاشقانه جوابت رابدهد
هروقت دلت میگیره ،هروقت دلتنگش می شی، هروقت دچارمشکلی حل نشدنی می شی،هروقت تنهامی شی ،یاهروقت احساس میکنی داری به آخرخط می رسی که امیدوارم هچ وقت چنین فکری نکنی فقط صدایش کن.
صدایش که می کنی، می شنود، لازم نیست فریاد بزنی،آرام هم بگویی ،جوابت رامی ده،کافی است دستهایت رابه سمت آسمون بگیری،دلت راصاف کنی وباتمام وجودت نامش را زمزمه کنی،صادقانه صدایش بزن تاعاشقانه لبیک بگوید.
مطمئن باش هیچ وقت تنهانیستی خداباتواست.
دعای فرج مولاهم یادت نره!