سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مکاشفه گاه نوشتهای دانشجوی دانشگاه المهدی عج

دانستنیها(گنجینه معرفت و سئوالات دینی و...) - مکاشفه گاه نوشتهای دانشجوی دانشگاه المهدی عج

دانشجوی دانشگاه المهدی (عج)
مکاشفه گاه نوشتهای دانشجوی دانشگاه المهدی عج

گفت:مملکت ، صاحب دارد!(بحث مهم اجرای فریضه امربه معروف و نهی ازم

بسم الله

سالروز شهادت سید الشهدای انقلاب اسلامی شهید دکتر سید محمد حسینی بهشتی و 72 یار باوفای ایشان تسلیت باد.

سلام دوستان.در این گفتاربا توجه به اتفاقات و مسائلی که در جامعه رخ می دهد  و لزوم پیاده نمودن فریضه امر به معروف و نهی ازمنکر در جامعه مطلبی زیبا را برایتان نقل می کنم امیدوارم مورد استفاده قرار بگیرد.

مقام معظم رهبری فرموده اند:روح و مدل امر به معروف،مدل امر و نهی است،مدل خواهش و تقاضا و تضرع نیست.نمی شود گفت که خواهش می کنم،شما این اشتباه رانکنید نه،باید گفت:آقا این اشتباه رانکن،چرا اشتباه می کنی؟طرف ،هرکسی که هست،باشد. و باز فرموده اند:امر به معروف و نهی ازمنکر حوزه های گوناگون دارد که مهمترینش،حوزه مسئولین است.یعنی شما باید مارا امر کنید به معروف و نهی کنید ازمنکرات، مردم باید ازمسئولین بخواهند، کارخوب را، آنهم نه به صورت خواهش و تقاضا!

حاشیه: آه کجایی سهراب که اب را گل کردند!

این روزها شاهد برنامه جدیدی ازسوی هیات دولت و تصمیم جدید وزیر محترم نفت بودیم.برنامه ای که شاید گفت تا حدودی بی برنامه و خارج از محدوده ظرفیت قابل قبول برای مردم بود. دوستی در وبلاگ نوشته های خود درج نموده:امروز شهر ما به یه شهر جنگ زده مبدل شد ! جایی که سنگها اعتبار شیشه ها رو زیر سوال بردن.... جایی به اسم آخر الزمان

هوای شهر ما امروز سنگین بود !
و  منتظر بودیم که عذاب خدا بر سرمون نازل شه .....

واقعا هم همینطور بود .جالبه که مرتب مشاوران تحصیلی ماهم توصیه می کنند شبهای قبل ازکنکور نظم و آرامش را برای فرزندانتان فراهم کنید! وعجب ارامشی بود این دو شب ! کلی اضطراب خالی شد روی سر طفلان معصوم وغذای روحی  و مقوی خوبی بود برای شبهای امتحانشان!بگذریم.... 
همانطور که از رسانه های خبری دیدیم ، شنیدیم، خواندیم و از نزدیک هم درروستاهایمان و  شهرها  مخصوصا تهران مشاهده کردیم در ساعات پایانی قبل از شروع طرح درحاشیه اتفاقاتی رخ داد که خوشایند نبود و میشه گفت تلخ بود.باورش برای مسئولان و مردم مشکل است اما این یک حقیقت  بود که یه روزی اتفاق می افتاد. اول حرص و جوش خوردن برای دریافت و تهیه کارت سوخت، و دوم انبارکردن بنزین در زیر زمین خانه ها و بروزحادثه برای ساکنین خانه، سوم: صفهای طویل دریافت بنزین و چهارم: خسارت وارد نمودن عده ای از غافلین و فرصت طلبان به اموال بیت المال و غارت مغازه ها(صد رحمت به قوم مغول و تاتار) و حتی تظاهرات خیابانی و دست آخر طبق معمول این عده  کاسه ها سر رئیس جمهور محترم  خورد شد. و تقصیرها به گردن ایشان افتاد!. جالبه که وزیر محترم نفت درجواب گزارشگر خبری گفتند: ما ازقبل پیش بینی این اتفاقات را کرده بودیم ! اما گویا از پیشگیری این حوادث خبری نبودکه نبود! واقعاًچرا؟ طبق فرموده رهبر که خدمتتان عرض کردم
فکر نمی کنید جای فریضه مهم امربه معروف و نهی ازمنکر در این برنامه خالی بود؟

وقتی به عیان مشاهده می کنیم که مسئولی اشتباه می کند یا جوانی که مورد اغفال رسانه های ماهواره ای در آن شب قرار گرفته ،  چرا نباید به ایشان تذکر دهیم به نظر شما این درست است که بخواهیم همه تقصیرهارا به عهده رئیس جمهور بگذاریم؟ من مطمئنم که ایشان این مسئله را نادیده نمی گیرند و حتما جواب منطقی در اولین فرصت خواهند داد!.   همانطور که تابه حال نیز تذکر داده اند.

آیا بهتر نیست ریشه یابی مسئله کنیم؟ و راه حل بهتری پیشنهاد کنیم؟!؟ شما چی فکر می کنید؟نظر شما چیست؟

سهمیه بندی  بنزین برای جلوگیری از هدر رفتن آن و جلوگیری از آلودگی هوا و شلوغی شهرها و ازدحام ترافیک های خیابانی خوب یک کار و برنامه خوبی است اما یک جای این کار می لنگد!

به عنوان مثال من دانشجو یا خبرنگاریا دکتر یا مهندس و... که مجبورم از اولین ساعات روز با ماشین شخصی مثلا روزی 5بار از این سر شهر به آن سر شهر برای رفتن به کلاس درس و یا تهیه خبریا دیدن هزار نوع بیمار اورژانسی و یا رسیدگی به امور مهم صنعتی و... عبور و مرور داشته باشم این سهمیه کم بنزین به چه کار من می آید؟ اگر هم بخواهم با نقلیه و سرویسهای عمومی بروم خوب هم هزینه سرسام آور نصیبم می شود و هم دیر به مقصد می رسم و ممکنه برای زودتر رسیدن به مقصد با اطرافیانم برخورد مشاجره آمیز نیز داشته باشم  که از عواقب روحی این برنامه است.. بهتر نبود برای امثال من سهمیه بنزین بیشتری در نظر گرفته شود؟ (این را به حساب خودخواهی نگذارید خواهشاً )

 به  قول شاعر:من باید

بنشینم و صبر پیشه گیرم

                       دنباله کار خویش گیرم

 و بگویم صلاح مملکت خویش خسروان دانند.

 یا اینکه همان روش تذکر را در پیش گیرم؟کدامیک بهتر است؟

شما هم اگر مشکلاتی از این قبیل برایتان رخ می دهد خواهشا در همین بخش نظرات درج نمائید تا نتیجه آن را خدمت ریاست محترم جمهوری و وزیر محترم نفت ارسال نمائیم. و در پایان مطلبی زیبا و منطقی  درمورد انجام فریضه امر به معروف بین دو نفر رابرای حسن ختام  خدمتتان تقدیم می کنم  و منتظر نقدها و نظرات ارزشمند شما دوستان هستم.

جوابهای زیبا و منطقی

گفت: آزادم!

گفتم: بله ازادی که گناه می کنی اگر بنده بودی مطیع خدا بودی.

گفت: به شما مربوط نیست،یا دخالت نکن!

گفتم: به خدا که مربوط است،من دستورخدا را بیان کردم.دخالت من نیست دخالت خداوند است.

گفت: خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو!

گفتم: بله همرنگ جماعت با تقوا و با دیانت شو.

گفت:قلبم پاک است!

گفتم:قلب پاک گناه نمی کند.

گفت: مملکت،صاحب دارد!

گفتم: صاحب مملکت،دستور نهی ازمنکر داده است.

گفت: دوست دارم که گناه کنم!

گفتم: اما خداوند دوست ندارد گناه کنی.

گفت: برو به کارخودت برس!

گفتم: دستور خدا، مهمتر ازکارمن است. و کار من همین است که خداوند تعیین کرده است.

گفت: مارا در یک قبر می گذارند و شمارا در یک قبر دیگر!

گفتم: بله قبر ما ازهم جداست،اما دین و تکلیف ما مشترک است.

گفت: این کاری که من کردم درمقابل خلافهایی که دیگران انجام می دهند خیلی کوچک است!

گفتم: مخالفت باخدا ازجمله اموری است که کم و زیاد، کوچک و بزرگ آن زیان بار است.

گفت: تعصب نداشته باش!

گفتم: شما نسبت به گناه کردن تعصب نداشته باشید.

گفت:عیسی به دین خود،موسی به دین خود!

گفتم: پیامبر ما محمد(ص) است و به ما سفارش امربه معروف و نهی ازمنکر کرده است.

گفت: همه مشکلات حل شده است و تنها همین کارمانده است!

گفتم: مخالفت باخدا بزرگترین مشکل است که باید نباشد.

گفت: ازکی تابه حال متدین شدی!

گفتم: ازوقتی که خدا توفیقش را داده.

تا دیدار بعد و گفتار بعد

یاحق

 

 

 




تاریخ : شنبه 88/1/1 | 12:0 صبح | نویسنده : دانشجوی دانشگاه المهدی (عج) | نظر

همیشه های زندگی

بسم الله

سلام دوستان گرامی. در این گفتار می خواهم برای شما از عظمت پروردگار و آنچه که در زندگی به ان با دیدهای مختلف می نگریم صحبت کنم.کمی فکر کردم و تصمیم گرفتم ابتدا بخشی از یک گفتار از یک نویسنده معروف  راکه ترجمه پرویز داریوش و جلال ال احمد است به اسم "مائده های زمینی "برایتان نقل کنم و سپس چند نکته به عنوان درس زندگی تقدیم حضورتان نمایم.امیدوارم شما هم با نظرات ارزشمندتان مرا یاری دهید تا بهتر بیاندیشم  و نیکوتر بنویسم.

مائده های زمینی

ناتانائیل، آرزو مکن که خدارا درجایی جز همه جابیابی.هرمخلوقی نشانی ازخداست و هیچ مخلوقی اورا هویدا نمی سازد. همان دم که مخلوقی نظر مارا به خویشتن منحصرکند، مارا ازخدا برمی گرداند.ما همگی اعتقاد داریم که باید خداراکشف کرد.دریغا که نمی دانیم همچنان که در انتظار او به سر می بریم، به کدام درگاه نیاز آوریم.سرانجام این طور نیز می گوییم که اودر همه جا هست، هرجا و نایافتنی است.

به هرکجا بروی جز خداچیزی را دیدار نمی توانی کرد.خداهمان است که پیش روی ماست.

ناتانائیل، ای کاش"عظمت"در نگاه تو باشد نه در چیزی که به آن می نگری.

ناتانائیل، من شوق را به تو خواهم آموخت، اعمال ما به ما وابسته است، همچنان که درخشندگی به فسفر.درست است که اعمال ما مارا می سوزانند ولی تابندگی ما از همین است و اگر روح ما ارزش چیزی راداشته دلیل بر آن است که سخت تر از دیگران سوخته است.

برای من" خواندن"این که شن ساحل ها نرم است کافی نیست:می خواهم پای برهنه ام این نرمی را حس کند.معرفتی که قبل از آن احساسی نباشد، برای من بیهوده است.هرگز در این جهان چیزی ندیده ام که حتی اندکی زیبا باشد، مگرآنکه فوراً آرزو کرده ام تا همه مهر من آن را در بر گیرد.

نکته های پند آموز در این حکایت دل:

1- خداوند در همه جا حضور دارد .یاد خدا مایه آرامش دلهاست:"  الا بذکر الله تطمئن القلوب" و هرکسی   باعث شود مارا از یاد خداوند غافل کند یک روز دیرتر به مقصد نهایی یعنی رسیدن به خداوند و حقیقت اصلی دورخواهیم ماند.

2- برای رسیدن به خداوند باید  خدارا دریافت و عظمت وجودی اورا در آفریده ها و مخلوقات خداوند و خود انسان بیابیم و کشف کنیم.هر عملی انجام دهیم روح ما نیز از آن تاثیر می پذیرد . پس سعی کنیم به هرچیزی که نگاه می کنیم در این دنیا و هرکاری که انجام می دهیم نوع نگاه ما فقط برای خدا باشد و معرفت و شناخت ما از هرچیز و شیی در این عالم هستی همراه با احساس و درک وجود خداوند در آن آفریده باشد و الا این شناخت و معرفت بیهوده است.

 

حاشیه: همیشه های زندگی

همیشه به زندگی از بالا نگاه کن تا نقاش و معمار خوبی برای زندگی باشی.

همیشه درست نگاه کن که از دیدن لذت ببری.

همیشه به خودت بگو می تونم حتی اگر نتونستی.

همیشه خوب فکر کن چون ممکنه بموقع نتونی درست فکر کنی.

همیشه بلند پرواز باش که پر در آوردن آرزوی تو نباشه.

همیشه بنویس که یه روز بخونیشون . و از نوشتن لذت ببری و به حقیقت  و آرامش درونی خودت برسی.

همیشه کتاب بخون که فرصت رو از دست ندی.

همیشه کاری روکه امروز باید انجام بدی به فردا ننداز چون ممکنه فردا دیر باشه.

همیشه به خودت بگو اگه من نبودم چی می شد؟ اون وقت ارزش خودت رو می فهمی .وقتی خودت را خوب بشناسی زودتر به خدا می رسی .

همیشه حرفهای دلت رو به خودت بگو نه هیچ فرد دیگه،چون ممکنه از گفتن یکیش هم پشیمون بشی.

خلاصه  این که همیشه اول کار به عاقبتش فکر کن.

یک پند هم از رسول اکرم (ص): اندیشه کن آنگاه سخن گو تا از لغزش برکنارباشی

تا دیدار و گفتار بعد

یا حق

 

 




تاریخ : شنبه 88/1/1 | 12:0 صبح | نویسنده : دانشجوی دانشگاه المهدی (عج) | نظر

عشق و عمل

بسم الله

سلام بر امام مهدی عج

(اذا مات العالم ثلم فی الاسلام ثلمه لایسدها شیء):

وقتی که عالمی از دنیا میرود لطمه ای بر پیکره اسلام وارد میشود که

 هیچ چیز ان را جبران نمیکند.امام صادق (ع)

انا لله وانا الیه راجعون با نهایت تاسف و تاثر مطلع شدیم

حضرت ایه الله العظمی فاضل لنکرانی پس از سالها تلاش در راه علم و فقاهت

 دار فانی را وداع گفت.

این مصیبت عظمی را به آقا امام زمان عج و مقام معظم رهبری و ملت ایران

 و شما دوستان عزیز تسلیت عرض می نمایم.

کسی که در عصر غیبت تنها با گریه و دعا و ندبه سرکند و به انتظار ظهور بنشیند و

 در صحنه های نبرد حق و باطل، عدالت خواهان و ستم پیشگان، پابرهنگان و مستکبران

 حضور نداشته باشد،چنین کسی جوهره شجاعت ،از جان گذشتگی و صلابت روحی را به دست نخواهد آورد

 و در نبرد سهمگین سپاه امام علیه ستمکاران جهان،صحنه را ترک خواهد کرد.

زیرا عشق واقعی باید در تبعیت از رفتار معشوق متجلی شود، هم چنان که قرآن مجید می فرماید:

عشق به خداوند باید با پیروی عملی از پیامبر (ص) و ائمه اطهار علیهم السلام همراه باشد

 و الا ادعایی بیش نیست.

امید انکه عشق های ما کاذب نباشد و همراه با عمل واقعی باشد

تا دیدار بعد

 یا حق




تاریخ : شنبه 88/1/1 | 12:0 صبح | نویسنده : دانشجوی دانشگاه المهدی (عج) | نظر
<< مطالب جدیدتر         مطالب قدیمی‌تر >>


.: Weblog Themes By Slide Skin:.