سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مکاشفه گاه نوشتهای دانشجوی دانشگاه المهدی عج

دانستنیها(گنجینه معرفت و سئوالات دینی و...) - مکاشفه گاه نوشتهای دانشجوی دانشگاه المهدی عج

دانشجوی دانشگاه المهدی (عج)
مکاشفه گاه نوشتهای دانشجوی دانشگاه المهدی عج

خانه امام مهدی (عج) کجاست؟قسمت دوم

به نام خالق یکتای بی همتا

سلام برمهدی فاطمه (عج)

خانه امام مهدی (عج) کجاست؟قسمت دوم

درمبحث پیش دودسته روایات رادرمورد مکان زندگی امام عصر (عج)  مورد بررسی قراردادیم حال به ادامه مبحث دسته سوم روایات توجه کنید:

3.دسته سوم اخباری است که مانند دسته اول،جایگاه خاصی رانام نمی برد.ولی ازحضرت به عنوان فردی که بامردم حشرونشردارند وبه گونه  ناشناس زندگی می کنند،نام برده است.

امام صادق (ع) می فرماید:صاحب الامر(ع) شباهتی نیزبه یوسف پیامبر(ع) دارد...جای انکارنیست که خداوند باحجت خود،همان رفتاری راکند که بایوسف انجام داد.صاحب الزمان (ع) درمیان مردم رفت و آمد می کند ،دربازار قدم می نهد وگاهی برفرش منزلهای دوستان می نشیند،لکن اورانمی شناسند تازمانی که خداوند به وی اذن دهد تاوی خودرا معرفی کند،آن گونه که یوسف (ع) رااجازه داد هنگامی که برادرانش گفتند :تویوسفی؟گفت :آری،من یوسفم.

این روایت،صراحت دراین معنی دارد که غیبت حضرت حجت (عج)،غیبتی است عنوانی. درمیان جمع وجامعه است،بامردم حشرونشردارد،زندگی طبیعی ومعمولی رامی گذراند،درمراسم مذهبی ومناسک حج شرکت

 می جوید،ولی ناشناخته است واین امری است که سابقه داشته ودارد.

فردی سالها درمحلی زندگی می کند وبامردم نشست وبرخاست ورفت و آمد دارد،لکن اورابه گونه ای می شناسند که درواقع آن نیست و مشکلی هم به وجود نمی آید.

این سه دسته ازروایات راچگونه می توان پذیرفت وآیا راه جمعی بین آنها هم هست یانه؟به نظرمی رسد،اصل اولی که باعقل وعرف سازگاراست،زندگی به شیوه عادی ومعمولی است،زیرا این گونه زندگی،حساسیت برانگیز نیست وبرای حضرت نیز،آسان تروطبیعی تر است.البته این منافات نداردکه آن حضرت  دربیشتر وقتها،ویادرروزگارویژه ،درمکه ومدینه حضور داشته باشد.

طبیعی است که گاهی شرایطی پیش آید که زندگی معمولی خطر آفرین شود وبافلسفه غیبت منافات داشته باشد.دراین صورت ،عزلت ودوری گزیدن ازجامعه ضروری می نماید وشاید دستورامام حسن (ع) به فرزندش که کوهها وبیابانها رابرگزین(به قرینه ذیل روایت) درآن مواردی باشد که نیازبه این شکل زندگی کردن پیش آید.

بنابراین ،بین این سه دسته ازروایات ،تضادی نیست ونام بردن مکانی خاص ،بازندگی به شکل ناشناس قابل جمع است.انتخاب کوهها ومکانهای دست نیافتنی درحال ضرورت ونیازنیز،امری است طبیعی وموافق با اصل تقیه.

حرف آخر:نرگس راهمیشه زرد یا سفید مشاهده کرده ایم بارایحه ای دل انگیز اما اینبار درشعر یکی ازچشم انتظاران امام مهدی (عج) گل نرگس فاطمه ازگونه سرخ تعبیرمی شود .شعرراباهم می خوانیم تا دلیل این قرمزی رنگ نرگس رابیابیم  .نظرخودرادرمورد این شعر در قسمت نظرات وبلاگ بخش دوستداران امام مهدی (عج) بیان کنید. شعراز سید قاسم ناظمی وهدیه به آقا امام زمان عج است.نام شعرراخودم انتخاب نمودم. 

اول و آخرعشق درنگاه تومولاست!

دستهایت ضریح تمناست

 آی فردا که روح توباماست

نبض خورشیدی ات می تپدسبز

جای پای تودرکوچه پیداست

می گریزم به سمت نگاهت

اول و آخرعشق آنجاست

گرچه تنهاترینی تو،اما

عشق هم سخت تنهاست،تنهاست

کیستی ای گل سرخ نرگس

که حضورتواینگونه زیباست

آی مردان منگ تجاهل

درکجانیست؟،اودرهمینجاست

زیربوی گل سرخ پنهان

زیرچتر درختان فرداست

ساکن کوچه های غریبی

عابرساده موزه درپاست

کاش بامن دل عاشقی بود

تابگویم ظهورتوفرداست

اللهم عجل لولیک الفرج

والعافیة والنصر

 




تاریخ : شنبه 88/1/1 | 12:0 صبح | نویسنده : دانشجوی دانشگاه المهدی (عج) | نظر

روشهای غلبه بر وسوسه های شیطانی

به نام خدا
روشهای غلبه بر وسوسه های شیطانی

شیطان و وسوسه هایش همواره بر سر راه هر فرد با ایمانی سبز شده و خودنمایی می کنند. او هر حیله و نیرنگی را سوار می کند تا معتقدین واقعی از راه راست دور شده و نتوانند فرمانبردار خالص و حقیقی باقی بمانند. هیچ کس در برابر وسوسه های شیطان در امان نیست و نمی توان گفت که همه در رویارویی با آنها صد در صد پیروز از میدان خارج می شوند. اما برخی افراد آنچنان با این وسوسه ها مقابله می کنند که شیطان در مقابل آنها سر فرود می آورد و کمتر اتفاق می افتد که بر آنها استیلا یابد. در عوض دسته دیگری نیز هستند که به راحتی در مقابل این وسوسه ها اغوا شده و هیچ امیدی به رهایی و نجات آنها وجود ندارد. یک چنین شرایط ناخوشایندی نشئت گرفته از حس نومیدی است. شخص دید وسیع خود را نسبت به تمام مسائل، از دست میدهد و دیگر قادر نیست قدرتی را که خداوند به او عطا کرده، ببیند.


اولین چیزی که این افراد باید به خاطر داشته باشند، این است که خداوند هیچ گاه آنها را به سمت ارتکاب گناه هدایت نمی کند. خداوند قصد دارد تا بندگانش را مورد آزمایش قرار دهد و این مراحل همه و همه برای پاک سازی و تقویت نیروی ایمان آنها طراحی شده. گناه درست زمانیکه اصلا انتظار آنرا ندارید به وقوع می پیوندد و هیچ کس مسئول آن نیست جز شخصی که مرتکب آن می شود.


اگر می خواهید مورد عفو و بخشش الهی قرار بگیرید، باید خود را سرزنش کرده و توبه نمایید. اما متاسفانه ما در عصری زندگی می کنیم که مردم چنین کارهایی را به دست فراموشی سپرده اند و معمولا گناه خود را به گردن جامعه، فشار روحی و یا هر موجود بی نام و نشان دیگری می اندازند. اگر کسی می خواهد که آمرزیده شود باید پیش از هر چیز قبول کند که "من مرتکب گناه شدم." تا زمانیکه به دنبال کسی یا چیزی دیگر باشد که گناه خود را به گردن آن بیندازد، در مقابل فریب ها و وسوسه های شیطانی خلع صلاح خواهد بود.


انسان ها باید به نقش پندهای آسمانی در زمینه فایق آمدن به وسوسه های شیطانی گوش فرا دهند. یک از آموزه های مقدس در این را به این قرار است: "من در قلب خود جهان را جای داده ام و موظفم که در برابر آن مرتکب گناهی نشوم" زمانی که دنیای خداوند به صورت جزء جدا نشدنی قلب شخص با ایمان در می آید، این امر سبب می شود تا سنگرهای فرد در مقابل وسوسه و فریب مستحکم تر گردیده و او برای مقابله با آنها آمادگی بیشتری پیدا کند. در عبارت بالا شاهد قدرت جهانی در مقایسه با قدرت وسوسه های شیطانی هستیم؛ مطالعه هدفمند و مقدس دست نوشته های مذهبی نیز این امر را ثابت می کند که این عامل از مهمترین پیش نیازهای مقابله با وسوسه و فریب است. قدرت جهانی نه تنها نسبت به تکنیک های مختلف شیطان به ما هشدار می دهد، ما را در مقابله با آنها نیز نیرومند می سازد.


یکی دیگر از راههای کامیابی و غلبه بر وسوسه ها این است که اصلا تا جایی که میتوانیم از آنها اجتناب کنیم. در جاهای مختلف دیده شده که پیامبران متفاوت پیروان خود را از خطر وسوسه آگاه ساخته و از آنها خواسته اند که در گودال چنین نیرنگ ها و فریب هایی نیفتند. برخی افراد با ایمان واقعی بالاخره به این نتیجه دست پیدا می کنند که وسوسه با گناه فرق دارد، و تنها در این صورت است که شخص قادر می شود بدون متحمل شدن هیچ گونه ضرر و زیانی، وسوسه های شیطانی را به دام انداخته و با آنها به مبارزه برخیزد. رفته رفته این کار به یک سرگرمی آشکار برایش تبدیل می شود؛ هر چه وسوسه ها بیشتر او را غلغلک می دهند او راحت تر آنها را به دام خواهد انداخت.


یکی از عبارات حیاتی در این باب به شرح زیر می باشد:


"هیچ وسوسه ای به اندازه فریب های رایجی که همه روزه برای تمام افراد بشر اتفاق می افتد، خطرناک نیست؛ خداوند عادل است و هیچ گاه شما را در وسوسه هایی که کنار آمدن با آنها در حد و اندازه هایتان نیست، درگیر نمی کند، راه نجات و رهایی هر یک از وسوسه ها کاملا مشخص است، فقط کافی است که در برابر آن طاقت بیاورید تا راه مناسب را بیابید."


این آیه به این معناست که خداوند هیچ گاه به شیطان آنقدر قدرت نمی دهد که بیش از اندازه عرض اندام کند. میزان وسوسه و راه فرار، به طور انحصاری مربوط به فردی است که در برابر آن قرار می گیرد و چیزی نیست که خارج از حد و اندازه های طبیعی او باشد.


این مطلب که راه فراری وجود دارد و از سوی دیگر نحوه استفاده از آن راه دو مقوله کاملا متفاوت را تشکیل می دهند. اگر کسی از دنیای خدا خارج شود دیگر قادر به مشاهده و تشخیص راه فرار نخواهد بود و به هیچ وجه راههای غیبی بر او آشکار نخواهند شد. اما فرد چه از این راهها استفاده کند، چه نکند، هیچ گاه نمی تواند ادعا کند که وسوسه آنقدر شدید بوده که به راحتی توانسته من را از پای در آورد.


نکته دیگر این است که هیچ دو نفری تحت تاثیر یک وسوسه مشابه قرار نمی گیرند. در حالیکه هیچ دو نفری شبیه به هم آفریده نشده اند، وسوسه ای که هر یک با آن مواجه می شوند، با دیگری متفاوت است. حتی پیامبران نیز در برابر وسوسه های بسیار شدید تری نسبت به ما قرار می گرفتند، اما نیروی ایمان آنها آنقدر قوی بود که با سربلندی هر چه تمام تر آنها را یکی پس از دیگر پشت سر می نهادند.


از سوی دیگر تمام وسوسه ها در هدایت فرد به سمت گناه با یکدیگر مشترک هستند، به همین دلیل می توان از فرمان های مذهبی در این زمینه بهره گرفت. به عنوان مثال اگر بدانیم یکی از افراد هم آیین ما توانسته بر حرص و طمع خود غلبه کند، شاید کسی دیگر نیز به این نتیجه برسد که خودش نیز به راحتی می تواند در زندگی بر آن غلبه کند و وقت آن رسیده که خود را آزمایش کند. انسان ها موظف هستند که به هم نوعان خود برای پیروزی در این راه کمک کنند، این امر صرفا به منزله پاداشی برای خود این افراد محسوب می شود.


برای کسانیکه از گمراهان هستند، هیچ تضمینی وجود ندارد که در مقابل وسوسه ها مورد حمایت قرار بگیرند؛ مگر اینکه از راهی که رفته اند توبه کنند و خداوند را به عنوان یگانه خالق هستی بپذیرند.  اما در مقابل کسانیکه نجات پیدا کنند، نیروی آگاهی جهان به آنها اختصاص داده می شود و از نعمات بی شمار پروردگار برخوردار خواهند شد. بالطبع پیروزی در مقابل وسوسه های شیطانی از آن آنها خواهد شد، حتی در برابر ماهرانه ترین و هوس بر انگیز ترین وسوسه ها
امیدوارم خداوند هیچ گاه مارا لحظه ای به خودمان وامگذارد تا دچار وسوسه های شیاطین نشویم

 


 




تاریخ : شنبه 88/1/1 | 12:0 صبح | نویسنده : دانشجوی دانشگاه المهدی (عج) | نظر

مسئله مهمی به نام چت و روابط اینترنتی و ارتباط آن با اوقات فراغت

بسم الله

سلام و صلوات بر محمد (ص)آخرین پیام آور الهی و خاندان پاک و مطهرش

سلام دوستان گرامی.در این دیدار می خواهم بحث مهمی را برای شما آغازکنم و می دانم با نقدها و نظرات ارزشمند شما به نتایج خوبی دست می یابیم.

مبحث این گفتار مسئله مهم چت و روابط اینترنتی است که چت رومهای جوان این روزها بحثهای داغی راهم آغاز کرده اند. به عنوان مثال در کنفرانسهای دخترانه آسمانیان همین بحث به نیکوئی آغازشده و مدتی پیش نیز در کنفرانس پرسمان وابسته به نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها در همین رابطه مخصوصا ارتباط بین دختران و پسران در چت رومها با حضورتنی چنداز اساتید دانشگاه و حوزه و دانشجویان وسایر جوانان صورت گرفت و به نتایج خوبی هم رسیدند.

بیشترین سئوال جوانان شرکت کننده در مورد چگونگی برخورد با طرف مقابل و عدم شناخت طرفین، ازدواج های موقت و ازدواج های اینترنتی بود! تعجب نکنید ، این سئوال ممکنه برای شما هم پیش بیاید و ذهنتان را مشغول سازد.بنده قصد ندارم سئوالات جلسات مباحثه این چت رومها و کنفرانسهارا در اینجا درج نمایم زیرا گفتار به درازا می کشد و از حوصله بحث خارج می شود. موضوع اصلی بحث ما برمی گرده به همین مسئله

ارتباط های نتی و برخوردهای طرف مقابل با یکدیگر.

شما اولین بار که وارد نت و چت روم شدید را به خاطر بیاورید! خوب فکر کنید ببینید تا به حال چند مورد چت داشتید که با شما صادق بودند ؟چند مورد دوست یابی سالم و خالص داشتید؟ چند بار از طرف مقابل خود حرف نیکو یا بر عکس شنیدید؟چند بار با طرف مقابلتان بحث و جدل داشتید یا برای هم حرفهای محبت آمیز زدید و بسیاری موارد دیگه...بحث اصلی در اولین مرحله این ارتباطهای چتی صداقت هست که مطرح می شود واینکه چند درصد این ادمهایی که اکثر اوقات یا حتی یکساعت از وقت خود را صرف این ارتباطها می کنند حداقل یکبار هم شده به خودشان دروغ نداده باشند و با خودشان صادق باشند؟وقتی با یه نفر درپس این جعبه شیشه ای گفتگو می کنی ،چه نوشتاری و چه گفتگوی انلاین از طریق وبکم یا ... اولین سئوالی که ازشما می پرسه این هستش که:میشه لطفا خودتان را معرفی کنید؟ و شما هم حتما یا با برخورد خوب جوابش را خواهید داد یا نه بر عکس ..چیزی که این بین مهم هست باز همان صداقت هست .هرچه که ما از طرف مقابل شناخت داریم دریافتهایی است که خود طرف به ما داده است و ماهم اعتماد می کنیم.اما این اعتماد چند درصد است؟

چه تعداد از این اعتمادها به مشاجره خانوادگی تبدیل شده؟چه تعداد از این اعتماد دختران جوان و نوجوان را به بهانه وعده های دروغین ازدواج از اغوش گرم خانواده بیرون اورده؟چه تعداد از این اعتماد پسران را راهی خانه ها و مکانهای نا امن نموده و به اعتیاد کشانده؟ و بر عکس هم اتفاق افتاده که در اثر اعتماد و صداقت طرفین دوستی های عمیق و قلبی رخ داده و خانواده هایی را هم با هم آشنا نموده و حتی به ازدواج هم ختم شده و یا در اثر مباحثات نیکوی علمی طرفین به مدارج عالی علم هم دست یافتند!

 پس تعجب نکنید از این جعبه جادو و رنگارنگ و پر راز و فریب و خوش آب و رنگ که هم دام هست هم نماد و الگو ، هم فال هست ، هم تماشا، هم محل تفریح است هم پارک محلی و گاهی هم دفتر خاطرات ، حالا یا از نوع شخصی و یا خانوادگی و یا دوستی های گروهی! ( ثبت خاطرات و نوشتارهای مذهبی و غیر مذهبی و فرهنگی و یا تجارت الکترونیک و...چه در محیطهای چت یاهو و چه در وبلاگ نویسی های اینترنتی) سخن مهمی که اکثر جوونا در چت بین خودشان رد و بدل می کنند مخصوصا دختران و پسران اینه که :ما که حرف خارج از محدوده شرع نمی زنیم پس گناهی نیست که ارتباط نوشتاری داشته باشیم، و یا اینکه حالا یه بار یا دوبار هم گفتگوی آنلاین نمودیم، آسمون به زمین می یاد؟ و از این نمونه سخنها که فراوان است...

اینجاست که در اثر ادامه ارتباطهای نوشتاری و گفتاری ناخود آگاه بین همین آق پسر گل و گلاب و دخترخانم خوب ما محبت بوجود می یاد و اگر به مرور ادامه پیدا کنه و خدای ناکرده که البته بسیار هم اتفاق افتاده یکی از طرفین قطع ارتباط کنه صدمه روحی و قلبی جبران ناپذیری برای طرفین بوجود می آید حالا یا دختر جواب رد می دهد یا برعکس گل پسر با یه حرف خوش آب و رنگ که:بله ما به درد هم نمی خوریم ، من فکرهامو کردم از اول هم اشتباه کردم اومدم سراغ تو و یه سری حرفهای دیگه که اگر طرف هم مذهبی باشه می نویسه :والله من استخاره کردم بد اومد! یا اینکه

 می نویسه خانواده ما از ازدواجهای نتی بدشون می یاد و کلا با دختر نتی مخالفند! اینجاست که قصه غصه نا تمام لیلی و مجنون آغاز میشه و ماجرای تمام نشدنی هزار و یک شب.نمی خواهم بیراهه بروم که البته این بحث بسیار مهم و قابل تامل است و مسئله مهمی که باید جوانان عزیز ما بسیار به اون دقت کنند موضوع رابطه سالم گفتار سالم دیدار و نوشتار سالم مخصوصا در محیط چت هست.جامعه حال و اینده ما رو به پیشرفت هست و انواع و اقسام وسائل الکترونیکی و ارتباط جمعی به وفور یافت می شود وبرنامه های بسیاری از ادارات و یا مدارس و دانشگاه ها بر محور الکترونیک و کامپیوتر می چرخد.

همه مسئولان عزیز فرهنگی و مراکزی از این قبیل که نمی خواهم نام ببرم مرتب حرف از جوان و بیکاری و معضلات جوانان می زنند اما تاحالا یکبار هم شده سری به این چت رومها(حالا چه مذهبی و چه غیر مذهبی) بزنند؟ و از نزدیک با درد دلها و گفتارها و نوشتارهای این گلهای معصوم آشنا بشن؟اگر خوب به اکثر این نوشتارهای نتی دقت کنیم یه نکته مهم پیدا می کنیم یا بهتر بگم یه نقطه مشترک و اون یافتن همدل و همزبان و یار مناسب و یا رفع بیکاری و گذران وقت گرانبهاست! درصد خیلی کمی از این چتها به بحث علمی و درسی و یا مراسم مذهبی می پردازند و اکثر چتها به همان موضوعهای همیشگی دوست یابی و رفع بیکاری و درد دل و همسریابی دروغین و وعده های پوچ و تو خالی و حتی راههای خلاف دیگه می پردازند.

طبق آمارهایی که بدست آمده اغلب کاربران اتاقهای چت یاهو، جوانهای ایرانی هستن که عمده هدفشون دوستیابی یا وقت گذرانی است!
همین آمارها نشون میده آنها
سال گذشته هفت میلیارد تومان صرف هزینه چتشون کردن!

پس مسئولان عزیز فرهنگی ما باید بیشتر به فکر اوقات فراغت نوجوانان و جوانان ما باشند مخصوصا حالا که تابستان از راه رسیده و از طریق همین چت رومها هم میشه مکان مناسب فرهنگی و رفع بیکاری و حتی ازدواج را فراهم کرد اما از نوع سالم همراه با برخورد سالم. تمام این ماجراها ختم می شود به مسئله مهم حیا که درگفتارهای پیشین به چند مورد آن اشاره نمودم و اما اینکه چگونه این موارد سرچشمه اصلی آن رعایت حیا می باشد که چون این مبحث کمی طولانی شد می گذارم برای دیدار بعد.

بی صبرانه منتظر نقدها و نظرات شما دوستان هستم

تا دیدار و گفتار بعد

یا حق




تاریخ : شنبه 88/1/1 | 12:0 صبح | نویسنده : دانشجوی دانشگاه المهدی (عج) | نظر
        مطالب قدیمی‌تر >>


.: Weblog Themes By Slide Skin:.